مهرساممهرسام، تا این لحظه: 11 سال و 3 ماه و 4 روز سن داره

مهرسام نفس مامان و بابا

شیرین کاری یا خراب کاری؟؟

همینجوری که توی عکس معلومه از پیشرفتا و هنرای تازه  اینه که موهای مامانی رو می کشی تا کنده بشه وایییییی مامان خیلی دردم میاد کار بدیه  اینم از کتابی که خریده بودم تا از روش برات غذاهای خوشمزه درست کنم  فکر کرده بودی آینه است اولش یه کم با نی نی حرف زدی بعدشم کشیدی به سمت خودت وقتی پاره شد خوشت اومد از بقیه صفحه ها هم نگذشتی  .                  ...
17 تير 1392

این روزها

پسر کوچولوی مامان عاشقتم چند وقتی گذشت که نرسیدم وبلاگتو آپ کنم  بس که تو شیطون بلا شدی مامان جون همش میگی با من بشین با من بازی کن بغلم کن با من حرف بزن آخه دلبرکم اگه من همش بشینم پیش شما دیگه کی برات غذا درست کنه تا بخوری و قوی بشی مرد بشی ها؟؟؟ کی به کارای خونه رسیدگی کنه ؟؟ کی اسباب بازیای شما رو جمع کنه ؟؟حالا کارهای خونه بماند که بابا امید مهربونت کلی به مامان کمک میکنه ..   این روزا مامان جون خیلی شیرین کاری می کنی نمیدونم چه جوری قدر این لحظه ها رو بدونم که فردا کمتر حسرتشون رو بخورم ...وقتی تو اوج خستگی با من بازی داری اصلا اذیت نمیشم همش به این فکر می کنم که چقدر زود این لحظه های عاشقانه می گذرن...
13 تير 1392

قل قل بازی !!

بعد از اینکه دوست داری بشینی و وایسی یه روز اومدم توی اتاق دیدم داری تلاش میکنی تا خودتو قل بدی نخود فرنگی مامان           مبارکه آقا مهرسام دیگه کار مامانت در اومد همش باید بشینه پیشت تا بر نگردی و یه بلایی سر خودت بیاری ...
30 ارديبهشت 1392

مراسم انگشت خورون !

شیطون بلای مامان !  حق داری انگشناتو بخوری آخه خیلی خوشمزه ای بستنی مامان تا قبل از این بلد نبودی انگشتتو بخوری ولی امروز اولش داشتی انتخاب میکردی که کدوم انگشتتو بخوری؟ بالاخره تصمیمتو گرفتی و شروع کردی یه کم اونورتر یه کم پایین تر                                                                    ...
30 ارديبهشت 1392
1