اولین مروارید
سلام سلام صد تا سلام من اومدم با دنـدونام
میخوام نشونتون بــــدم صاحب مروارید شدم
یواش یواش و بی صدا شدم جز کباب خورها
مهرسام داره یه دنـدون قند میخـــــــوره از قندون
فرشتـــــــه ای مهربـون آورد براش یه دنــــــــدون
آش بخورید نوش جـــون آش دندون مهرسام جون
ببین مامان جون چقدر بی قرار بودی و اذیت شدی تا دندونات در اومدن
درد و بلات به جونم چه شبها که تا صبح نخوابیدی
چه صدای تیک تیک گوشنوازی داره دندونت نفس مامان! فدای اون خنده های سنجدیت بشم که خیلی وقته سفیدی دندونات زیر لثه ها پیداست.همه لحظه های بزرگ شدنت ، معجزه ی خداست جلوی چشمای من. تو خود معجزه ای ..توی بغل من .. یه معجزه بزرگ ولی کوچولو... عاااااااااااااااااشقتم
خدا جونم ممنووووووووون
انار دونه دونه
پسری داریم یه دونه قشنگ و مهربونه
انار دونه دونه
چند وقیته که بچه ام گرفـــــتار دندونه
انار دونه دونه
توی دهان بچه ام یه گل زده جوونه
گل که نه مرواریده مثل طلا سفیده
من بمیرم برای همه بی قراری هات
برای همه گریه های شبونه و شب بیداریات
برای همه بی اشتهایی هات
من فدای دستای کوچولوت که به لثه های دردناکت میکشی
وای که چقدر دلم برای خنده های بی دندونت تنگ میشه عروسکم
موش کوچولوی من اولین مرواریدخوشگلت مبارک