مهرساممهرسام، تا این لحظه: 11 سال و 2 ماه و 30 روز سن داره

مهرسام نفس مامان و بابا

یکسال و یکماهگیت مبارک

1392/12/2 19:01
نویسنده : مامان خانوم
2,106 بازدید
اشتراک گذاری

پسرک شیرین ادای من !

0295.gif



تو هرروز دلربا تر ی

15.gif15.gif15.gif15.gif


                         هرروز تواناتر

8liefhartje63205F35F00030.gif


           52.gif             هرروز پویاتر

 

61.gif


63.gifو من هرروز به تو عاشق ترم

           63.gif      هر روز از داشتن تو لبریز ترم

                             63.gif   و هرروز از بوییدن و بوسیدنت سرمست تر



 

 

 

 



این روزها کمی سخت می گذرند و سنگین و  ما همه ما در اندیشه ساختن روزهایی آفتابی

برای تو که  از جنس آفتابی

 نه

تو خود آفتابی

                       آفتاب خانه ما

                                               آفتاب قلب ما

                                                                      آفتاب زندگی ما

فندق کوچولوی من !

این روزها تو به دنبال پریدن و دویدنی و تمام هیجان زندگی را در بالا و پایین کردن پله می

بینی و من در این رویا هستم که چگونه پله های سخت زندگی را برات آسان کنم


مامان و بابا چند سال قبل به دنبال کار و تلاش بیشتر به جزیره کیش اومدن  . از خیلی از تفریحات و آسودگی ها گذشتن از دیدن روی ماه پدر و مادر مهربونشون گذشتن  تا بتونن برای شما آینده بهتر ی بسازن 

توی اون روز هایی که تو دل مامان بودی بسیار بسیار زحمت ها کشیدن تا شما در بهترین شرایط  فیزیکی و روحی قرارداشته باشی 

مامان و بابا که بعد از ازدواجشون هرگز همدیگه رو تنها نذاشته بودن به خاطر شما  از هم دور شدن تا شما توی شرایط جزیره در معرض خطر های احتمالی نباشی  و کلی رفت و آمد های خسته کننده رو به جون خریدن تا شما راحت راحت راحت باشی

یه وقت اشتباه نشه فکر کنی منت میذارم

نه عزیزکم هیچ منتی نیست هیچ هیچ  این همه عشق ماست به تو که لحظه لحظه زندگیمون  رو  به تو اختصاص میدیم و  بیشترین لذتش رو خود ما می بریم

29.gif


از اینهمه امید به آینده  از شوری که به زندگی ما دادی از طراوتی که به روح ما دادی

 ممنونیم




خلاصه امروز که برات می نویسم ما به دنبال جا بجایی هستیم تا بریم به شهری که توش

بزرگ شدیم و پدر و مادرمون اونجا هستن چون ما فکر میکنیم اگه اونجا باشیم برای شما و

مامان خیلی بهتره چون مامان فقط یک شیفت  میره سر کار و بیشتر میتونه با شما باشه و

به هردومون خوش بگذره

چون اونجا دیگه هوای تابستون اینقدر بد نیست که نتونیم از خونه بیایم بیرون

چون اونجا 4 فصل سال متفاوتن  و زندگی یکنواخت نیست اونجا شکوفه ها رو  می بینیم

خنکی ییلاق توی تابستون خیلی لذت بخشه برگریزان پاییز و دونه های برف واقعا دیدنی

هستن 

اونجا شهر بازی هست

اونجا پدربزرگ و مادر بزرگ مهربونا هستن

اونجا عمه و خاله و دایی و عمو داری

اونجا خیلی چیز ها هست که نمی خوایم تو رو از داشتنش محروم کنیم  و از همه مهمتر

این که تو رو با یه پرستار نا آشنا توی خونه تنها نذاریم و بازهم  مامانی مهربون که الان چند

ماهه اومده تا به تو سخت نگذره بازم مواظبت باشه و به رفتار پرستارت نظارت داشته باشه 48.gif 

البته کیش  هم محاسن و مزایایی  داشت که باز می رسیم به شعار اصلی زندگی ما :

همیشه برای بدست آوردن یه چیزهایی باید از چیزهای دیگه ای چشم پوشی کنیم و این

یکی از قوانین مهم  زندگی هست  .

بگذریم  آخه هر وقت می خوام قوانین زندگی رو برات بگم  یکم دلم میگیره   ولی اینو

مطمینم که زندگی با وجود تمام قوانینش خیلی زیباست  و با بودن تو زیباتر

35.gif



 

 و اما ... واما....و اما

برسیم به تازه های آقا مهرسام جیگر جیگر که الهی من فداش بشم


این روزها کابینت ها و ظرف و ظروف و قابلمه ها از دست تو یه روز خوش ندارن نان استاپ میری سراغشون و تا ازت غافل بشیم درو باز می کنی و همه چیز رو میکشی بیرون ..تا حالا کلی ظرف شیکوندی ...شکستن اونا فدای سرت چون مامانی هم دنبال یه بهانه ای بود تا ظرفا رو عوض کنه اما اون دست و پاهای کوچولو و نازت چی که خدای نکرده ممکنه آسیب ببینن؟؟؟؟


 جارو برقی عشق اول و آخر مهرسام که به محض روشن شدنش راه میفتی دنبالش و با صدای بلند آواز میخونی


مگس کش  اسباب بازی مورد علاقه شماس که ناچارا رفتیم یه دونه گرفتیم انحصارا برای شما



پله که دیگه نگوووووووووووووووو هم ما رو براش میکشی هم خودتو به محض اینکه در خونه باز میشه میری به سمت در



 یه استپ کو چو لو نگاهی به عقب و انگشتت رو به علامت (( نه )) نشون میدی

بدون شکلکو بعدش با تمام سرعت به سمت پله ها میدوی


بهت میگیم غرش کن و تو چنان صدای خنده داری از خودت در میاری که فقططططططط

میخوام گازت بگیرم 



بای بای میکنی و بوس میفرستی اونم بوس صدادار

میچرخی و میرقصی و دل میبری از ما


اصلا از لباس پوشیدن و تعویض پوشک خوشت نمیاد  دیگه به ناچار سرپا پوشکت رو عوض می کنیم که خیلی سخته

و از غذا خوردن فراری هستی  با بدبختی بهت 2 قاشق غذا میدیم و این مساله مامان رو خیلی نگران کرده که امیدوارم زود دندونات در بیاد و بزرگ تر بشی و اینجوری دهانت رو برای غذا قفل نکنی بردیمت بهداشت وزنت 9700و قدت 81سانتی  متر بود از قدت راضی بودن ولی از وزنت ایراد گرفتنو حالا ما سعی میکنیم که تو بیشتر غذا بخوری 

اینم از دارو خوردنته

 

بعدشم گریه

و در تکامل سایر شیطونی ها

36.gif

 

 

این دخملی خوشگل و موشگل دوست آقامهرسامه امیتیس جووون دخملی خاله سارا

 

این میز رو گذاشتیم اینجا تا شما نری پشت پنجره


عمو امین مهربون که خیلی با مهرسام بازی میکنه و مهرسام عاشقشه

دایی امین مهربون که همشششششش میبرتت بیرون که خیلی ذوست داری

 


 




 

پسندها (8)

نظرات (24)

نازي مامان پورياپارسا
2 اسفند 92 23:37
خاله بخوردت مهرسام جون بانمکم .الهي ماماني هرجاباشين زيرسايه حق خوشبخت وموفق باشين ارزوي خوشبختي براتون . ماماني شه خودتون کجاست
مامان خانوم
پاسخ
عزيزمي ممنون از اينهمه لطف و عشق ما مشهدي هستيم ولي دست بر قضا كيش زندگي مي كنيم
آزاده
5 اسفند 92 18:09
عزیز دلم.... خیلی شیرین و بانمکه خدا حفظش کنه مامانی نی نی هامون هم سنند با اجازه لینک شدین
مامان زری
10 اسفند 92 23:25
واییییییییییییی عادله جون کلی خوشحال شدم بالاخره پست جدید گذاشتی مهرسام خاله رو هم که دیگه نگو کلی خوشتیپ شده متن زیباتم که دیگه دل میبره،آفرین به دوست خودم که دلنوشته ای به این زیبایی نوشته
مامان مریم
11 اسفند 92 10:14
مامانی .فدای این پسر خوش تیپت برم منننننننننننن خیلی خوبه که میای مشهد .. موفق باشی جیگر مننو ببوسشششششششش خصوصیتو چک کن
مرمر
12 اسفند 92 1:35
داغه دلم تازه شدماهم مجبور شدیم اومدیم چابهار برای زندگی اما الان خسته ایم خیلی خسته کاش برنامه های ماهم جور شه و بتونیم بریم به قول تو بجایی که بشه چهارفصل رو لمس کرد موشک حاله خیلی جیگر شدی خیلی هم خوشتیپی بووووووووووووووووس
مامان ندا
12 اسفند 92 19:20
عاشقتم مهرسام جونم بااون عکسای اتلیه خیلی نازی خوشحالم عادله جون برمیگردی ان شالله هرجاهستین موفق باشین
sepide
14 اسفند 92 17:59
عزیز خاله شیطونکم خوشگلکم قربون اون شیطنتات و از پله رفتنات شمقربون اون راه رفتنتقربون اون مگس کش دست گرفتنتخیلی دوستت دارم خاله جون.مامان مهربون مطمئنا بهترین و واسه مهرسام جونم محیا میکنید و پسرمون بهترین اینده رو خواهد داشت
مامان الیار
18 اسفند 92 15:57
الی مامی آراد
18 اسفند 92 17:42
ای جووونم آخ اگه اینجا بودی درسته قورتت میدادم چه عکسهای خوشگلی بودن حسابی لذت بردم
سارا مامان محمدرضا
21 اسفند 92 13:22
عزیزدلم مهرسام جونم ایشالله هر جا زندگی کنی شاد باشی و زیر سایه پدر و مادر مهربونتماشالله به تو که هم راه میری هم میدویعزیزممممم
sevill83
24 اسفند 92 1:05
مهرسام طلا، عاشقتممممممممممممممممممممممممم دلم برات کوشولوئه کوشولو شده بود خیلی خوشتیپی خاله ایشالله هر جا صلاحه براتون پیش بیاد.
مامان ندا
14 فروردین 93 20:15
سلام خوبی کجایی سال نومبارک
فاطمه مامان وانیا
15 فروردین 93 15:59
عزیزم ایشالا هرجا که هستید خوشحال و شاد باشید و آرامش و آسایش و در کنار هم داشته باشید
الی مامی آراد
16 فروردین 93 17:53
عزیزم خوشگلم عیدتون مبارک از خداوند تو سال جدید بهترینها رو براتون میخوام
سارا
17 فروردین 93 7:08
سلام تقویم رایگان سال 1393 با عکسهای خودتون و قالب وبلاگ رایگان وسفارشی با طراحی ویژه سنیــــــــا..
مامان ندا
24 فروردین 93 0:40
سلام کجایی دخترکم پیدایی اصلابگم نیستی دیگه همه جاسوت وکوره مهرسام جون چطوره خودت خوبی
مامان خانوم
پاسخ
دیگه اومدیم
مامان آروین
3 اردیبهشت 93 2:01
زیباترین واژه بر لبان آدمی واژه “مادر” است “مادر” واژه ایست سرشار از امید و عشق و مهربانی و صبوری و دلسوزی واژه ای شیرین و مهربان که از ژرفای جان بر می آید تقدیم به آنی که بهشت زیر پایش جا دارد مهرش تا ابد در دل جای دارد. تو بهترین گل، میان شهر گلهایی تو رنگ آفتابی، شب که می رسد، مثل ستاره، گوئیا مهتابی روز مادر مبارک
شیما مامان شاهین کوچولو
7 اردیبهشت 93 14:16
کجایی مامانی؟ چرا اپ نمیکنی؟
مامان خانوم
پاسخ
چشم تنبلی موقوف
زهرا مامان ایلیا (شیرین تر از عسل )
14 اردیبهشت 93 4:36
عکسهااا عالی بودن
پدر و مادر آروین کوچولو
17 خرداد 93 14:43
سلاااااااااااااااااااام عزیزم من برای این پست خوشگل و ناااااااااااااااااااااازت 2 بار کامن گذاشتم ولی نیستش اومددددددددددددددددددددم ببوووووووووووووووسمت و نازت بدم و کیف کنم و برم بوووووووووووووووووووووووووووس بوووووووووووووووووووووووووس
مامان خانوم
پاسخ
یه مدتی مامانم خیلی گرفتار بود و وبلاگم تا اطلاع ثانوی تعطیل شده بود الان دیگه اطلاع ثانویه مرسی که به یادمون بودین بازم بیاین پیشمون ما هم به شما سر میزنیم
زهرا مامان ایلیا جون
18 خرداد 93 2:48
همیشه خوووش باشی گل پسری
مامان ندا
23 تیر 93 23:20
سلام عزیزم خوبین چرانمیایی دلمون تنگ شده
مامان خانوم
پاسخ
یه مدتی مامانم خیلی گرفتار بود و وبلاگم تا اطلاع ثانوی تعطیل شده بود الان دیگه اطلاع ثانویه مرسی که به یادمون بودین بازم بیاین پیشمون ما هم به شما سر میزنیم
پدر و مادر آروین کوچولو
8 مرداد 93 10:48
دلها همه بهاران شد از شمیم باران مه، رخ نموده امشب در عید روزه داران هر کس که در دعایش یادی کند ز یاران شیرینتر از عسل باد کامش به روزگاران دوست گلم عیدتون مبارک
مامانی
2 مهر 93 9:09
ماشالله به این گل پسر