یکسال و یکماهگیت مبارک
پسرک شیرین ادای من !
تو هرروز دلربا تر ی
هرروز تواناتر
هرروز پویاتر
و من هرروز به تو عاشق ترم
هر روز از داشتن تو لبریز ترم
و هرروز از بوییدن و بوسیدنت سرمست تر
این روزها کمی سخت می گذرند و سنگین و ما همه ما در اندیشه ساختن روزهایی آفتابی
برای تو که از جنس آفتابی
نه
تو خود آفتابی
آفتاب خانه ما
آفتاب قلب ما
آفتاب زندگی ما
فندق کوچولوی من !
این روزها تو به دنبال پریدن و دویدنی و تمام هیجان زندگی را در بالا و پایین کردن پله می
بینی و من در این رویا هستم که چگونه پله های سخت زندگی را برات آسان کنم
مامان و بابا چند سال قبل به دنبال کار و تلاش بیشتر به جزیره کیش اومدن . از خیلی از تفریحات و آسودگی ها گذشتن از دیدن روی ماه پدر و مادر مهربونشون گذشتن تا بتونن برای شما آینده بهتر ی بسازن
توی اون روز هایی که تو دل مامان بودی بسیار بسیار زحمت ها کشیدن تا شما در بهترین شرایط فیزیکی و روحی قرارداشته باشی
مامان و بابا که بعد از ازدواجشون هرگز همدیگه رو تنها نذاشته بودن به خاطر شما از هم دور شدن تا شما توی شرایط جزیره در معرض خطر های احتمالی نباشی و کلی رفت و آمد های خسته کننده رو به جون خریدن تا شما راحت راحت راحت باشی
یه وقت اشتباه نشه فکر کنی منت میذارم
نه عزیزکم هیچ منتی نیست هیچ هیچ این همه عشق ماست به تو که لحظه لحظه زندگیمون رو به تو اختصاص میدیم و بیشترین لذتش رو خود ما می بریم
از اینهمه امید به آینده از شوری که به زندگی ما دادی از طراوتی که به روح ما دادی
ممنونیم
خلاصه امروز که برات می نویسم ما به دنبال جا بجایی هستیم تا بریم به شهری که توش
بزرگ شدیم و پدر و مادرمون اونجا هستن چون ما فکر میکنیم اگه اونجا باشیم برای شما و
مامان خیلی بهتره چون مامان فقط یک شیفت میره سر کار و بیشتر میتونه با شما باشه و
به هردومون خوش بگذره
چون اونجا دیگه هوای تابستون اینقدر بد نیست که نتونیم از خونه بیایم بیرون
چون اونجا 4 فصل سال متفاوتن و زندگی یکنواخت نیست اونجا شکوفه ها رو می بینیم
خنکی ییلاق توی تابستون خیلی لذت بخشه برگریزان پاییز و دونه های برف واقعا دیدنی
هستن
اونجا شهر بازی هست
اونجا پدربزرگ و مادر بزرگ مهربونا هستن
اونجا عمه و خاله و دایی و عمو داری
اونجا خیلی چیز ها هست که نمی خوایم تو رو از داشتنش محروم کنیم و از همه مهمتر
این که تو رو با یه پرستار نا آشنا توی خونه تنها نذاریم و بازهم مامانی مهربون که الان چند
ماهه اومده تا به تو سخت نگذره بازم مواظبت باشه و به رفتار پرستارت نظارت داشته باشه
البته کیش هم محاسن و مزایایی داشت که باز می رسیم به شعار اصلی زندگی ما :
همیشه برای بدست آوردن یه چیزهایی باید از چیزهای دیگه ای چشم پوشی کنیم و این
یکی از قوانین مهم زندگی هست .
بگذریم آخه هر وقت می خوام قوانین زندگی رو برات بگم یکم دلم میگیره ولی اینو
مطمینم که زندگی با وجود تمام قوانینش خیلی زیباست و با بودن تو زیباتر
و اما ... واما....و اما
برسیم به تازه های آقا مهرسام جیگر جیگر که الهی من فداش بشم
این روزها کابینت ها و ظرف و ظروف و قابلمه ها از دست تو یه روز خوش ندارن نان استاپ میری سراغشون و تا ازت غافل بشیم درو باز می کنی و همه چیز رو میکشی بیرون ..تا حالا کلی ظرف شیکوندی ...شکستن اونا فدای سرت چون مامانی هم دنبال یه بهانه ای بود تا ظرفا رو عوض کنه اما اون دست و پاهای کوچولو و نازت چی که خدای نکرده ممکنه آسیب ببینن؟؟؟؟
جارو برقی عشق اول و آخر مهرسام که به محض روشن شدنش راه میفتی دنبالش و با صدای بلند آواز میخونی
مگس کش اسباب بازی مورد علاقه شماس که ناچارا رفتیم یه دونه گرفتیم انحصارا برای شما
پله که دیگه نگوووووووووووووووو هم ما رو براش میکشی هم خودتو به محض اینکه در خونه باز میشه میری به سمت در
یه استپ کو چو لو نگاهی به عقب و انگشتت رو به علامت (( نه )) نشون میدی
و بعدش با تمام سرعت به سمت پله ها میدوی
بهت میگیم غرش کن و تو چنان صدای خنده داری از خودت در میاری که فقططططططط
میخوام گازت بگیرم
بای بای میکنی و بوس میفرستی اونم بوس صدادار
میچرخی و میرقصی و دل میبری از ما
اصلا از لباس پوشیدن و تعویض پوشک خوشت نمیاد دیگه به ناچار سرپا پوشکت رو عوض می کنیم که خیلی سخته
و از غذا خوردن فراری هستی با بدبختی بهت 2 قاشق غذا میدیم و این مساله مامان رو خیلی نگران کرده که امیدوارم زود دندونات در بیاد و بزرگ تر بشی و اینجوری دهانت رو برای غذا قفل نکنی بردیمت بهداشت وزنت 9700و قدت 81سانتی متر بود از قدت راضی بودن ولی از وزنت ایراد گرفتنو حالا ما سعی میکنیم که تو بیشتر غذا بخوری
اینم از دارو خوردنته
بعدشم گریه
و در تکامل سایر شیطونی ها
این دخملی خوشگل و موشگل دوست آقامهرسامه امیتیس جووون دخملی خاله سارا
این میز رو گذاشتیم اینجا تا شما نری پشت پنجره
عمو امین مهربون که خیلی با مهرسام بازی میکنه و مهرسام عاشقشه
دایی امین مهربون که همشششششش میبرتت بیرون که خیلی ذوست داری