مهرساممهرسام، تا این لحظه: 11 سال و 3 ماه و 17 روز سن داره

مهرسام نفس مامان و بابا

سفر به مشهد

1392/4/17 19:18
نویسنده : مامان خانوم
1,270 بازدید
اشتراک گذاری

پسر خوشگل و شیرین ادای مامان این چندمین بارته سوار هواپیما میشی؟ نکنه میخوای خلبان 227021_Laie_43.gifبشی تو ؟ از وقتی توی دل مامانی بودی همش سوار هواپیما می شدی تا الان .

توی هواپیما اصلا اذیت نمی کنی مامان جون ولی بقیه نی نی ها طفلکیا گوششون درد می گیری و گریه می کنن آخ

وقتی رفتیم مشهد تو همه رو متعجب کرده بودی همه می گفتن وااای آقا مهرسام جون چقدر بزرگ شده

یه شب رفتیم پیتزا بخوریم که دیر حاضر شد تو رو گذاشتیم وسط که بخوریمت

 

 

                           

 

یه شب رفتیم به یه باغ بیرون شهر و شما هر کاری دلت خواست کردی آتیش بازی کردی

آلبالو هم خوردی 855920_l_cherry.gif .بابا رضا یه آلبالوی نشسته از درخت کند و داد به تو.

چرا خوردی؟ نگفتی مریض می شی؟ مامان دلش هزار راه رفت و نگران شد ولی چیزی نگفت . آخه آلوچه من تو که خودت آلو چه ای کوچول موچولو855920_l_cherry.gif

اینجا هم جای همه نی نی ها خالی رفتیم شیشلیک بخوریم توی شاندیز اما مامان ترسید زیاد بخوره چون دفعه قبل وقتی کوچیک تر بودی بعد از شیشلیک تا دو سه روز شیر مامان رو نخوردی شاید بد مزه شده بوده مامان جون

منم از ترس اینکه دوباره همونجوری نشه کمتر خوردم ایشالا وقتی بزرگ شدی وقتی دندون در آوردی و اومدی تو جمع کباب خورا با هم می خوریم عزیز دلم

اینجا دیگه بابا جون میخواد بره کیش و لی ما هستیم تا مامان باباها و بقیه  بیشتر تو رو ببینن و بغلت کنن و با هات بازی کنن . آخه اینا هم دلشون برای تو خوشمزه کوچولو خیلی خیلی تنگ میشه

 

وقتی منتظر بودیم تا بابا رو ببریم فرودگاه عمه آرزو یه نیم ساعتی دیر رسید و تو هم خیلی خوابت گرفته بود مجبور شدیم همونجا برات گهواره درست کنیم تا لالا کنی عزیزمببین چه بابابزرگ مهربونی داری همش سر تاب تو رو گیره کلی نگهت میداره همش می برتت بیرون


یه روز که کار مهمی بیرون داشتم و مامانی مهربون نبود که بیاد و شما رو توی ماشین بغل کنه مجبور شدم برات یه کریر اختراع کنم چون کریر خودت توی کیش بود

حالا اگه مجبور شدم یه دونه دیگه برات می خرم عزیز دلم هر چند دیگه زیاد توش دووم نمیاری و زودی حوصلت سر میره

 

اینم آقا پرهامه دوست آقا مهر سام که میشه پسر خالش و اونروز که رفتیم پیشش کلی به هر دو تون خوش گذشت و با هم حرف زدین و بازی کردین

این هم آقا نیما یه پسر خاله دیگه که یه روز ما رو دعوت کردن خونشون  اونم خیلی مهربونه و کلی با شما بازی کرد . به همین زودیا  خواهر کوچولو ش به دنیا میاد و اونوقت سه تایی بازی می کنین

این خانوم خوشگله هم وانیا جونه که خیلی ملوسک وناز نازیه  این یه قرار نی نی سایتی بود و کلی باهاش حرف زدی و دلت وا شد چی می گفتی مامان جون؟

اینجا هم دایی امین کلی برامون زحمت کشید و ما رو رسوند و کارای فرود گاه رو برامون انجام میداد

و اما اینم یه عکس از آقا مهرسام جون جیگر جیگر که الهی من فداش بشم

 

 

 

 

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (10)

نازی
17 تیر 92 15:24
ماشالله به این پسر شیرین.خدا حفظش کنه.


مرسی نازی جون واقعا که خیلی نازین هم خودتون هم دو تا نی نی های عزیزتون
هزار ماشالا نازی جون چقدر خوشتیپ هستی مامان مهر سام خیلی چاقه
مامان ندا
17 تیر 92 17:42
همیشه بری سفرچه عکسای نازی مامانی انداخته


ایشالا قسمت شد شما هم بیاین مشهد در خدمت باشیم
سپيده
17 تیر 92 23:40
عادله من مهرسام و ميخورما....تو عکس اخري دلم ميخواد بغلش کنم و فشارش بدم.ماشالله مامان خوشگل و خوشتيپ مهرسام جوجو. خيلي دوستت دارم هم تورو هم مهرسام


عزیز دلمی سپید جون منم عاشق تو و ساینا هستم گلکم رو ببوس فدای اون قلب مهربونت بشم من
مرمر
18 تیر 92 10:05
اخی عادله جون مشهدی هستین؟منم مشهدیم
اما چابهار زندگی میکنم
کاش یه بار مشهد قرار بزاریم

خیلی نی نی جونم اقاست هروز براش اسپند دود کن


مرمر جون عزیزم پس به هم نزدیکیم منم مشهدیم ولی کیش زندگی می کنیم
حتما ایشالا همدیگه رو می بینیم راستی به آرتین رای دادم
nira
19 تیر 92 10:38
چه خوب گل پسر بانمک پسر خاله همسن و سال هم داره


عکسای قرارمون توی گوشیم بود ایراد پیدا کرده نتونستم بذارم
فاطمه مامان وانیا
20 تیر 92 0:10
قربون این پسر خشمل و تپلو برم من
مامان مریم
25 تیر 92 14:34
آفرین مامان عکاس ...همیشه به شادی باشید ایشالله سفراتون هم بی خطر
مامان ساتیار
17 مرداد 92 2:56
وااااااااااییییییییی!!!!!!!!!!!! هزااااااااااااااااااااااااااااااااررررررررررررر ماشاالله به مامان مهرسام..



ممنون ولی به ساتیار جون که نمیرسه


سمیه مامان پارسا,سارا
24 شهریور 92 17:53
سلام عزیزم . من شما رو تو پرسش و پاسخها دیدم. خیلی خوشحال شدم یه همکار پیدا کردم بین نی نی وبلاگی ها. کدوم بانک مشغولید؟ دوست بشیم بیشتر خوشحال میشم


اه چه جالب منم به وب شما سر زدم و پیشنهاد دوستی دادم بعدش پیغام شما رو دیدم من با افتخار لینکتون کردم من بانک کشاورزی هستم و کیش زندگی می کنم به امید دیدار های بعدی
شهلا
27 شهریور 92 11:15
وای چه نی نی خوشگلی دندوناش مبارک باشه امید وارم ازشون واسه قلدری استفاده نکنه از طرف من ی بوس آبدار بکنین بووووووووووووووووس