به خاطر قولی که به مامان سوشیانس داده بودم !
روز جهانی مقمقی هم مبارک
سلام به روی ماه همه نی نی های ناز و مامانای خوجل و موجل !
مامانی که تنبل شده بود و از طرفی نی نی نمیذاشت که آپدیت کنه وبلاگ رو ،
عزمش رو جزم کرد اول داد ویندوز لپ تاپ رو عوض کردن و یه جمعه پاییزی
که آقا مهرسام خوابیده بود وبلاگشو آپ کرد.
اولین خبر یه مهمونی نی نی سایتی بود که خیلی خوب بود و به خاطره هایی زیبای ما پیوست
شایلین جیگر....مهرسام خان ...و درسا عسل
میبینی مامان جون چقدر طرفدار داری ؟
ازحالا دخملیا دورتو گرفتن نمیذارن تکون بخوری
مامانای آینده نگری دارن هااااااا
ماهگی قندولکم مبارک
این روزا فقط دوست داری توی اتاقت بازی کنی و اصلا اهل اینکه اسباب بازیها رو بیاری بیرون نیستی و این خیییییلی با حاله همه مامانا از من میپرسن چه جوری این کارو بهت یاد دادم و من میگم که پسری خودش آقاس ما چه کاره ایم
کسایی که مخصوصا خیلی دوست داری ببری توی اتاقت یکیش دا هست یعنی محمدرضا و یکی آدش هست که یعنی آرش
علاقه شدید به پرنده ها و پیشی ها ببین چه ذوقی می کنی از دیدن مرغابیا
ولت کنم دنبالشون رفتی توی آب
به خاطر همین علاقه یه روز بردمت باغ وحش
اونجا محو تماشای حیوونا بودی و کلی ابراز احساسات میکردی بهشون
مثلا شیر با اون عظمت و ابهت رو دیده بودی بهش میگفتی : پیشه پیشه
و هر از چند گاهی بر میگشتی به من نگاه می کردی با چشمای گردالی و خوشگل پر از سوال که این چیه دیگه ؟؟؟
این یکیو دیگه منم نمی دونم چیه مامان جون
یه اسب مینیاتوری اونجا بود ..سوارت کردم خیلی می ترسیدی و در عین حال خوشت میومد
صورتت رو و کردی اونوری تا نبینیش
کم کم خوشت اومد و ترست ریخت
حالا دیگه پیاده شدنت مکافاته
پر جست و خیزی و شوری به زندگی میدی که وصفش آسون نیست
هرجای دنیا که باشی تا صدای هواپیما بیاد سرتو بالا میبری وب اانگشت نشونش میدی : هپ هپ بعدم باهاشون بای بای می کنی
و خدا نکنه گوشه ای جایی آب ببینی
آببزی
آببزی
اینقدر میگی آب بزی و تا خودتو بهش نرسونی بیخیال نمیشی
خیلی هم زبلی
برای اینکه پرپر نشه یواش یواش میگیریش ولی بابایی سربه سرت میذاره و فوتش میکنه
تو هم یاد گرفتی
فوت میکنی ولی نشونه گیریت کجه خخخخخخخ
دغدغه این روزای من غذا نخوردنته
نمیدونم چرا اعتصاب کردی و هیچی نمی خوری
کلی غذا می پزونم برات به امید اینکه یه لقمه بخوری ولی افسوس
به جاش توی خوشمزگی و شیرین ادایی نامبر وانی
میگم جیش کردی فوری سرتو تکون میدی : نه نه
میگم نمرت چندشده ؟ بیس
چایی بریزم؟ بیریز
کلی حرف میزنی ...امین ...تا 206 ببینی دایی
گردنمونو میگیری فشار میدی و میگی عزیزم
تخم مرغ = مقمقی
یا توش میشینی یا هلش میدی
خلاصه بی کالسکه هرگز
وخدا نکنه وقتی که چشمت به دوربین بیوفته
دیگه عس عس
اونقدر دویدی و به همه جا سرک کشیدی که آخرش رفتی تو گلا
بعدشم پاتو اوردی جلو میگی عه عه نچ نچ نچ .
عااااشق نوشیدنی هستی از هر مدلی نوشابه دوغ چایی آب سیب
اینجا دیگه تو و این همه خوشبختی محاله محاله
بهت میگم اخم کن این قیافه رو تحویل میدی
حقت نیست بخورمت یه لقمه چپت کنم ؟؟؟؟؟؟
جاررررررررررررررررررررو برقی که دیگه از ازل باهاش زاده شدی با دقت و وسواس
همه جای خونه رو تمیز میکنه پسرم
مخصوصا زیر میز صبحونه که دیگه خیلی واجبه