بالاخره دوم بهمن رسد
وحشت و اضطراب منو می کشت من تا حالا پشت در اتاق عمل هم نرفته بودم چه برسه به بیهوشی و جراحی
بماند که به مامانت چه گذشت تا بی هوش شد و خانوم دکتر کارشو شروع کرد : و ساعت یک و بیست و پنج دقیقه تو اومدی تو بغل مامان
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی